واسطه آوردن و وسيله قرار دادن كسى را براى برآمدن حاجت، در ميان مردم، مشهور و امرى عقلى است. اگر مردم مشكلى داشته باشند كه حلّ آن را به دست كسى بدانند، معمولاً به يكى از نزديكان او متوسّل مىشوند و او را واسطه حلّ مشكل خود قرار مىدهند. قرآن شريف اين امر عقلى و بديهى را امضا فرموده بلكه به آن امر كرده است:
»وَ لَو اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً«.
] - نساء / 64. [
»و اگر مخالفان هنگامى كه به خود ستم مىكردند به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىكردند و پيامبر (نيز) براى آنان طلب آمرزش مىكرد قطعاً خدا را توبهپذير مهربان مىيافتند«.
»يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا اِلَيْهِ الْوَسيلَةَ«.
] - مائده / 35. [
»اى كسانى كه ايمان آوردهايد از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد و وسيلهاى براى تقرّب به او بجوييد«.
»وَ لِلّهِ الْاَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها«.
] - اعراف / 180. [
»و براى خدا نامهاى نيك است پس خدا را با آن نامها بخوانيد«
در روايات معصومين: نقل شده است كه »وسيله« بندگان به سوى خداوند متعال و نيز »نامهاى نيكِ« خداوند، همان اهل بيت عصمت و طهارت: مىباشند، چنانكه نبى اكرم (ص) فرمودند:
»نَحْنُ الوَسيلَةُ إِلىَ اللَّهِ«.
] - بحار الانوار، ج 25، ص 22، باب 1، ح 38. [
»ما وسيله به سوى خداوند متعال هستيم«.
و نيز امام صادق (ع) فرمودند:
»نَحْنُ وَ اللَّهِ الْاَسْماءُ الْحُسْنى«.
] - بحار الانوار، ج 91، باب 28، ح 7. [
»به خدا سوگند، اسماء حُسنى و نامهاى نيك در قرآن، ما هستيم«.
امّا در قرآن كريم آياتى نيز هست كه بت پرستان را به اين دليل كه بت را وسيله تقرّب به خدا مىدانسته و آن را شفيع قرار مىدادند مذمّت كرده است:
»وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعائُنا عِنْدَ اللَّهِ«.
] - يونس / 18. [
»آنها غير از خدا چيزهايى را مىپرستند كه نه به آنان زيان مىرساند و نه سودى مىبخشد، و مىگويند اينها شفيعان ما نزد خدا هستند«.
»وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ اَولِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ اِلّا لِيُقَرِّبُونا اِلَى اللَّهِ زُلْفى«
] - زمر / 3. [
»و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند (دليلشان اين بود كه) اينها را نمىپرستيم مگر به خاطر اينكه ما را به خدا نزديك كنند«.
زيرا اوّلاً كار آنها نه واسطه قرار دادن بُتها، بلكه عبادت آنها بود كه بالاترين ظلم است، همانگونه كه قرآن شريف از قول لقمان به فرزندش، مىفرمايد:
»لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ اِنِّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ«.
] - لقمان / 13. [
»شرك به خدا نياور زيرا شرك، ظلمى بزرگ است«.
و ثانياً كار آنها خرافى و مخالف با عقل بود، زيرا بتى كه نه شعور و نه نفع ونه ضرر دارد و نه مىتواند خود را حفظ كند و نه ديگرى را، چگونه مىتواند شفيع يا موجب تقرّب به خداى متعال شود؟